سریال علمی تخیلی سیلو یکی از پرطرفدارترین مجموعههایی است که آینده احتمالی زمین و انسان را به تصویر میکشد. تصور کنید که در آیندهای نه چندان دور، زمین به واسطه یک انفجار هستهای یا یک فاجعه زیستمحیطی به دورانی تاریک و متروکه تبدیل شده است. حیات روی سیاره ما به دست حوادث ناگوار به پایان رسیده و تنها گروهی از انسانها در عمق یک سیلوی غولپیکر، در زیر زمین و تحت شرایطی طاقتفرسا به حیات خود ادامه میدهند. اینجا هیچ پنجرهای به دنیای بیرون وجود ندارد و هیچ نشانهای از نور خورشید، باران یا زندگی طبیعی نمیتوان یافت. تمام امیدها و آرزوهای انسانها به یک ژنراتور فوقالعاده بزرگ وابسته است که هوای تازه و زندگی را به آنها هدیه میدهد.
سیلو (Silo) به ما فرصت میدهد تا در این دنیای پیچیده و ناامیدکننده غوطهور شویم؛ جایی که تمام ساکنان آن برای بقا تلاش کرده و در عین حال، با نگرانیهای جدی ناشی از شرایط زندگی در چنین محیطی دست و پنجه نرم میکنند. آیا حیات در این سیلو به معنای واقعی امن است؟ آیا رازهایی در اعماق این فضای تاریک وجود دارد که به تدریج برای ما آشکار خواهد شد؟ آمادهاید تا به دل این دنیای مملو از رمز و راز و چالشهای انسانی بروید؟ بیایید با هم سفری به دنیای سیلو داشته باشیم و در این ماجرای شگفتانگیز غوطهور شویم!
داستان سریال سیلو Silo چیست؟
سریال سیلو یکی از آثار علمی تخیلی و دیستوپیایی (ویرانشهر) است که با دنیای شگفتانگیز و مرموز خود، مخاطبین را به چالش میکشد. این سریال، جوامع انسانی را در محیطی زیرزمینی و کاملاً ایزوله به تصویر میکشد، جایی که افراد در تاریکی و زیر زمین زندگی میکنند و از دنیای بیرونی که پر از خطرات و ناشناختهها است، به دور هستند. سیلو با داستانی پر از تنش و معما، بیننده را درگیر میکند و او را به تفکر درباره موضوعات عمیق و فلسفی وامیدارد.
ساکنان سیلو در یک پناهگاه امن قرار دارند، اما این بدان معنا نیست که آنها از حقیقت زندگی بیخبر هستند. آنها هیچ اطلاعی درباره علت زندگی زیرزمینیشان ندارند؛ نه میدانند که چگونه به اینجا آمدهاند و نه اینکه چرا فضای بیرون تا این حد خطرناک به نظر میرسد. تنها حقیقتی که آنها میدانند، امنیت سیلو و تهدیدی است که در دنیای بیرون وجود دارد. این وضعیت آنها را در یک حالت دوگانه و معمایی قرار میدهد و فرصت کشف و بررسی حقیقت را از آنها میگیرد.
بخوانید » بهترین فیلم های علمی تخیلی تاریخ
یکی از شخصیتهای محوری این داستان، کلانتر جولیت است که نقش بسیار جذابی در پیشبرد داستان دارد. او در ابتدا مهندسی بوده که وظیفه ساخت و نگهداری سیلو را برعهده داشته و از طرفی، در مورد قوانین سختگیرانهای که جامعه بر پایه آن زندگی میکند، کنجکاو است و میخواهد حقیقت را بداند. جولیت که خود به نوعی نماینده حاکمیت و نظم در سیلو به شمار میآید، روزی یکی از قوانین اصلی را زیر پا میگذارد و این اقدام او، زنجیرهای از مرگهای غیرقابل توضیح را در جامعه به وجود میآورد. این موضوع از لحاظ داستانی هیجانانگیز است و قدرت تفکر و جستجوی انسان در مواجهه با قوانین و محدودیتهای جامعهاش را نشان میدهد.
از اینجا به بعد، جولیت بدون هیچ ترسی سعی میکند رازهای پنهان و تاریک سیلو را کشف کند. او در این مسیر به سؤالات و چالشهای بسیاری برخورد میکند که نشاندهنده مقولهای عمیقتر از یک داستان علمی تخیلی ساده است. سیلو با کنکاش در موضوعاتی مانند واقعیت، آزادی، حقیقت و عدالت، بیننده را به تفکر درباره این مفاهیم بنیادی وادار میکند. در دنیای امروز که ما در آن زندگی میکنیم، این سؤالات گاه و بیگاه ذهن ما را به خود مشغول میکند: آیا واقعاً میدانیم چه بر سرمان میآید؟ چه چیزهایی به ما گفته میشود و چه چیزهایی از ما پنهان شده است؟
همچنین، جذابیت داستان با دیالوگهای قوی و شخصیتهای چندبعدی دوچندان میشود. سیلو به زیبایی تمام، شخصیتها را با تمام ضعفها و نقاط قوتشان به تصویر میکشد و بیننده را به آنها نزدیک میکند. این کاراکترها همانند آینهای از جامعه ما هستند که تلاش دارند در میان تاریکی و بلاتکلیفی، حقیقت را پیدا کنند. در واقع، سریال در پی آن است تا نشان دهد که همه ما ممکن است در موقعیتهایی مانند جولیت قرار بگیریم؛ جایی که باید بین پیروی از قوانین و پیدا کردن حقیقت، یکی را انتخاب کنیم.
پیشنهاد نویسنده » سریال ترکی جدید

آیا میدانید داستان سریال سیلو از کجا نشأت گرفته است؟
سریال سیلو یکی از آثار برجسته و جذاب در دنیای سینما میباشد که توجه بسیاری از بینندگان را به خود جلب کرده است. این سریال بر مبنای مجموعه کتابهای علمی تخیلی پساآخرالزمانی نوشته هیو هاوی شکل گرفته است و داستانی عمیق و پر از رمز و راز را روایت میکند؛ اما داستان پشت این سریال چگونه آغاز شد؟
در ابتدا، هیو هاوی با انتشار کتاب پشم (Wool) در آمازون، به دنیای عاشقان کتاب معرفی شد. این کتاب در واقع یک داستان کوتاه مستقل بود که به محبوبیت زیادی دست یافت. هاوی با قلمی بینظیر و توصیفاتی شگفتانگیز، دنیای پساآخرالزمانی و تاریک سیلو را به تصویر کشید و داستان یک جامعه انسانی را نشان داد که در یک ساختار پیچیده و بسته زندگی میکنند. این جامعه به دلیل شرایط سخت محیطی، به زندگی در سیلو نیاز دارد و زیر زمین بودن آنها، به نوعی نماد محدودیتها و چالشهایی است که انسانها با آن مواجه هستند.
با افزایش محبوبیت کتاب پشم، هاوی به فکر گسترش جهان داستانی خود افتاد و داستانهای بعدی را با عناوین تعویض (Shift) و غبار (Dust) تألیف کرد. این دو کتاب به بررسی عمیقتری از شخصیتها و رویدادهای دنیای سیلو پرداخته و پشتپرده اصلی داستان را برای خوانندگان روشنتر کردند. Shift داستان پیش از وقوع حوادث پشم را روایت میکند و Dust، پایانی حماسی را برای این سهگانه میسازد.
شاید به کارتان آید » فیلم های شبیه جان ویک
حال، بیایید نگاهی به شخصیت اصلی داستان بیندازیم. کلانتر اول سیلو، هولستون، یک شخصیت پیچیده است که در این دنیای پرچالش، تلاش دارد حقیقت را کشف کند. او نماینده انسانهایی است که به رغم زندگی در یک سیستم سخت و بسته، هرگز از تلاش برای یافتن حقیقت دست نمیکشند. سریال سیلو، فصل اول خود را به روایت داستان هولستون اختصاص داده و مخاطبان را به دنیای خطرناک و مرموز سیلو میبرد.
سریال سیلو در قالب داستانی جذاب و پررمزوراز، به موضوعاتی مانند آزادی، حقیقت و انسانیت پرداخته و سؤالات عمیقی درباره جامعه و روابط انسانی مطرح میسازد. تماشای این سریال، بینندگان را به تفکر عمیقتری در مورد دنیای واقعی و چالشهای آن وادار میکند. در آگوست 2021، هیو هاوی اعلام کرد که کار روی چهارمین کتاب این مجموعه را آغاز کرده است و این امر به منتقدان و طرفداران دنیای سیلو، امید تازهای بخشید.
آیا سازندگان سریال سیلو را میشناسید؟
سریال سیلو به همت گراهام یوست Graham Yost برای تلویزیون ساخته شده است و او با تواناییهای خلاقانهاش، داستانی جذاب را رقم زده که بینندگان را به خود جذب میکند. کارگردانهای سرشناس این سریال، دیوید سمل David Semel و مورتن تیلدام Morten Tyldum، با دیدگاههای هنری و مهارتهای بینظیر خود، به این اثر جان بخشیدهاند و صحنههایی را خلق کردهاند که بهیادماندنی خواهند بود. نویسندگان بااستعدادی مانند اینگرید اسکاجدا Ingrid Escajeda و جفری وانگ، داستاننویسی و دیالوگنویسی را به بهترین نحو انجام دادهاند.
همچنین، ربکا فرگوسن Rebecca Fergusonنه تنها در نقش جولیت درخشان ظاهر میشود، بلکه به عنوان تهیهکننده اجرایی نیز در موفقیت این پروژه، سهمی بزرگ دارد.

بازیگران سریال سیلو
در این سریال جذاب، بازیگران کاربلدی ایفای نقش میکنند که هر کدام با توانمندیهای خاص خود، ابعاد متفاوتی از داستان را به تصویر میکشند. در ادامه به معرفی شخصیتهای اصلی این سریال و ویژگیهای منحصربهفرد آنها میپردازیم:
ربکا فرگوسن در نقش جولیت نیکولز
جولیت نیکولز به عنوان یکی از شخصیتهای مرکزی سریال سیلو به تصویر کشیده شده است. او در آغاز کار به عنوان مهندس سیلو فعالیت میکند؛ اما به دنبال حوادثی غمانگیز در زندگیاش، مسیر جدیدی را انتخاب کرده و به عنوان کلانتر سیلو مشغول به کار میشود. جولیت با شخصیتهای متنوعی سروکار دارد؛ اما بزرگترین چالش او جستجوی حقیقت درباره مرگ دوستپسرش است که مرگ او به خودکشی نسبت داده میشود، ولی این پایان داستان نیست! همچنین، او با سلسله قتلها و حوادث مرموز سیلو، دست و پنجه نرم میکند. جولیت به عنوان یک زن مستقل و جسور، در جستجوی حقایق است و دنیای سیلو را بر اساس آگاهی و حقیقت تغییر میدهد.
دیوید اویلوو در نقش هلستون بکر
هلستون بکر، اولین کلانتر سیلو است که با توجه به شخصیت مهربان و وظیفهشناس خود، به عنوان یک راهنمای برتر برای جولیت به شمار میآید. او دارای زندگی خانوادگی سعادتمندی است و به دنبال بچهدار شدن با همسرش میباشد. شخصیت او نشاندهنده اصول اخلاقی و تعهد به کار است و در عین حال، به طور مستقیم با چالشهای موجود در سیلو مواجه میشود. این تعاملات نشاندهنده تنشهای درونی و چالشهایی است که بسیاری از شخصیتها برای رسیدن به اهداف خود با آنها دست و پنجه نرم میکنند.
تیم رابینز در نقش برنارد هالند
تیم رابینز با بازی فوقالعادهاش در نقش برنارد هالند شهردار سیلو، به خوبی میتواند پیچیدگیهای اجتماعی و سیاسی شهر را به نمایش بگذارد. او به دلیل نقش بهیادماندنی خود در فیلم رستگاری در شاوشنک شناخته میشود؛ اما در سیلو نیز با انتقال احساسات و قدرت بازی فوقالعادهاش، بینندگان را به خود جذب میکند. برنارد هالند نقش مهمی در مدیریت و رهبری شهر ایفا میکند و هر تصمیمی که میگیرد، تبعاتی عمیق در دنیای سیلو خواهد داشت. او به عنوان فردی که در عین قدرت، با چالشهای اخلاقی روبهرو است، باعث جذابیت دوچندان داستان میشود.
کامن در نقش رابرت سیمز
رابرت سیمز به عنوان رقیب جولیت، به وضوح به کاوشهای او پایان میدهد. سیمز فردی با پشتوانه و نفوذ است که دستیابی به اطلاعات و منابع را برای جولیت دشوار میسازد. نقش او به عنوان مانع و رقیب، تنشهایی را ایجاد میکند که داستان را به جلو پیش میبرد. ارتباطات پیچیده او و تأثیراتی که روی تحقیقات جولیت دارد، به تصویر کشیدن واقعیتهای سیلو را جذابتر میکند.
چینازا اوچه در نقش پل بیلینگز
پل بیلینگز، همکار جولیت در اداره است که تصویری از چالشها و مسئولیتهای شخصی را به نمایش میگذارد. او با بیماری خود دست به گریبان است و در عین حال، سعی دارد به عنوان یک همکار متعهد و حامی برای جولیت عمل کند. شخصیت او نشاندهنده اهمیت همدلی و پشتیبانی در فرآیندهای شغلی و شخصی است. پل با وجود مشکلاتش، در پی ایجاد ارتباطی مثبت با جولیت است.
راشیدا جونز در نقش آلیسون بکر
آلیسون بکر، مهندسی بااستعداد در بخش فناوری اطلاعات سیلو است که شخصیتی چندبعدی دارد. او به دنبال پیشرفت در کار خود است و در تلاش برای درمان و بچهدار شدن نیز میباشد. او یکی از کاراکترهای کلیدی است که در پی یافتن سرنخهای جدید، نقش مهمی در پیشبرد داستان ایفا میکند. حوادثی که او در آن شرکت میکند، مسیر داستان را تغییر میدهد و پیچیدگیهای آن را بیشتر میکند.
ایین گلن در نقش پیت نیکولز
نقش پیت نیکولز که توسط بازیگر برجستهای به نام ایین گلن ایفا میشود، شخصیتی عمیق و پراحساس دارد. او پزشک و پدر جولیت میباشد؛ اما ارتباط آنها تحت تأثیر حوادث تلخی که در دوران کودکی جولیت اتفاق افتاده، دچار پیچیدگیهای فراوانی شده است. پیت، با از دست دادن همسر و فرزندش، با درد و رنج عاطفی عمیقی مواجه میشود. او و جولیت سالها است که در دنیای متفاوتی زندگی میکنند و این فاصله هم فیزیکی و هم احساسی میباشد. تلاشهای پیت برای برقراری ارتباط با دخترش و درک دنیا و چالشهایی که او با آنها دست و پنجه نرم میکند، ما را با لایههای مختلف شخصیت او آشنا میسازد.
ویل پاتون در نقش سم مارنز
سم مارنز که توسط ویل پاتون به تصویر کشیده شده، معاون کلانتر است و روابط نزدیکی با شهردار سیلو دارد. شخصیت سم، یک فرد وظیفهشناس و مسئولیتپذیر است که برای خدمت به جامعهاش تلاش میکند. او در دنیای پرتنش سیلو، با چالشهایی روبهرو است که او را در مسیر تصمیمگیریهای دشوار قرار میدهد. این شخصیت به عنوان یک مقام دولتی و یک انسان با احساسات و تصمیمات پیچیده به تصویر کشیده شده است. سم مارنز نماد وفاداری و صداقت در یک جامعه بحرانی است که همه چیز میتواند رنگی از نگرانی و اضطراب به خود بگیرد.
هریت والتر در نقش مارتا واکر
مارتا واکر با بازی هریت والتر، شخصیت دیگری است که عمق و جذابیت خاصی به سریال میبخشد. او در پایینترین سطح سیلو زندگی میکند و مهارتهای خاصی در تعمیر و نگهداری وسایل دارد؛ حتی وسایلی که به طور غیرقانونی وارد سیلو شدهاند. این تواناییها باعث میشود او به یک شخصیت ارزشمند در جامعه تبدیل شود. همچنین، مارتا به عنوان دوست صمیمی جولیت، نقش بسیار مهمی در زندگی او ایفا میکند. ارتباط عمیق این دو شخصیت، بازتابی از پیوندهای انسانی در دنیایی پر از چالش و بحران است.
آوی نش در نقش لوکاس کایل
نقش لوکاس کایل که توسط آوی نش ایفا میشود، یک فرد درگیر در بخش فناوری اطلاعات است که نقش جالب و تأثیرگذاری در داستان دارد. او به جولیت کمک میکند تا درک بهتری از نورها و اشکالی که در آسمان ظاهر میشوند، پیدا کند. این ویژگی علاوه بر ایجاد یک عنصر جادویی در داستان، نشاندهنده هوش و بینش او در دنیای علم و فناوری است. رابطه لوکاس و جولیت زمینهساز ماجراهای جدیدی خواهد بود و تحولی در درک جولیت نسبت به محیط پیرامونش ایجاد میکند.
فردیناند کینگزلی در نقش جورج ویلکینز
جورج ویلکینز با بازی فردیناند کینگزلی، دوست نزدیک جولیت و متخصص کامپیوتر است که نقش مهمی در پیشبرد داستان دارد. او با کشف یک هارد دیسک با اطلاعات حیاتی، جولیت را وارد دنیایی خطرناک میکند. این اقدام، قهرمانبودن و خطرپذیری او را نشان میدهد و بیننده را به عمق تغییرات بنیادینی میبرد که ممکن است در زندگی شخصیتها ایجاد شود. ارتباط نزدیک بین جولیت و جورج، بستر مناسبی برای بررسی پیامدهای انتخابها و تصمیمات شخصیتها فراهم میآورد.
جرالدین جیمز در نقش روث جانس، شهردار
روث جانس با بازی جرالدین جیمز، شهردار سیلو است و نقش کلیدی در داستان دارد. او رهبری مهربان و دلسوز است که به دنبال منافع جامعه خود میباشد؛ اما در عین حال، تحت فشار قضاوتهای سنگین قرار دارد. او وظایف دشواری را در زمینه نظارت بر مهاجرت اجباری ساکنان سیلو به دوش میکشد و در بسیاری از موارد، تصمیمات او بحثبرانگیز میشود. شخصیت جانس به روشنی نشاندهنده چالشهای رهبری در دنیایی پر از تنش و ناهنجاریهای اخلاقی است و جنگ قدرت بین او و دیگر نهادها را به تصویر میکشد که باعث پیچیدگی بیشتر داستان میشود.
تماشا کنید » فیلم های آدم فضایی

نقد و بررسی سریال سیلو
حال که با داستان و بازیگران سریال سیلو آشنا شدیم، بیایید نگاهی به مهمترین نقدهای منتقدان بیندازیم:
راجر ایبرت – امتیاز ۱۰۰ از ۱۰۰
راجر ایبرت یکی از منتقدان مشهور فیلم و سریال است که امتیاز کامل ۱۰۰ از ۱۰۰ را به سیلو میدهد و به نظر او، این اثر یک تجربه سینمایی بینظیر میباشد. ایبرت از لحن سرراست، داستانگویی و عمق مضامین مطرحشده در سریال تعریف کرده است. یکی از ویژگیهای قابل توجه این سریال، ساختار اپیزودیک آن است. ایبرت میگوید که هر قسمت به عنوان فصلی از یک رمان عمل میکند و به تماشاگر این احساس را میدهد که در یک سفر دوسویه با داستان همراه است. این رویکرد عمیقبودن داستان را نشان داده و به بیننده اجازه میدهد تا با سیر تحولی که شخصیتها تجربه میکنند، همدردی کند. او به پیچیدگیهای داستان و قابلیت آن برای حفظ توجه مخاطب در تمام طول سریال اشاره کرده است و اعتماد به داستان و خالقانش را یکی از ارکان مهم موفقیت آن میداند.
امپایر – امتیاز ۸۰ از ۱۰۰
مجله امپایر نیز سریال سیلو را نقد کرده و امتیاز ۸۰ را به این اثر داده است. جان نیوجنت، نویسنده این نقد است که به مقایسه سیلو با سریالهای دیگر همچون آندور میپردازد. او توضیح میدهد که سیلو به خوبی توانسته تلاشهای کوچک مردم برای مقاومت در برابر ستمگران را به تصویر بکشد و چالشها و تنشهایی که در شرایط اجتماعی به وجود میآید، نشان دهد. نیوجنت توضیح میدهد که چطور دروغ بزرگی که بر ساکنان سیلو تحمیل شده است، محور اصلی داستان را تشکیل میدهد و اینکه هر چه داستان پیش میرود، احساس تنش و کشمکش در آن بیشتر میشود.
این سریال با صحنهپردازیهای جاهطلبانه و معماهای پیچیده، بینندگان را به چالش میکشد و آنها را به فکر وامیدارد. نیوجنت به مهارت گراهام یوست در روایت داستان اشاره کرده و مطرح میکند که این نویسنده توانسته است داستانی جذاب و متنوع را ارائه دهد که مخاطب را تا پایان درگیر نگهدارد. او تأکید میکند که سیلو به عنوان یکی از آثار برجسته اپل، توانسته است جای خود را در دنیای تلویزیون به خوبی تثبیت کرده و به عنوان یک سریال متفاوت و جذاب، مخاطبان را به تفکر وادار میکند.
دیلی بیست – امتیاز ۷۰ از ۱۰۰
نقد نیک شگر به شرح زیر است:
سیلو به عنوان یک سریال جذاب در دنیای تلویزیون، عناصری از داستانهای پساآخرالزمانی را با نگاهی نوین دوباره به نمایش میگذارد. این سریال که تحت تأثیر الگوهای رایج شبکههای استریم ساخته شده، حاوی جزئیات اضافه و ماجراهای حاشیهای است که غیرضروری به نظر میرسند. به طور خاص، یکی از اپیزودهای ابتدایی به بررسی یک فاجعه در موتورخانه میپردازد که شاید میتوانست حذف شود، بدون اینکه تأثیر منفی بر جریان کلی داستان بگذارد؛ اما این نکته منفی نمیتواند مانع از جذابیت فضای سریال شود. دنیای خلق شده در سیلو بزرگ و چشمگیر است و یک ساختار علمی تخیلی جذاب دارد. با این حال، ایده زندگی در دنیایی که ساکنان آن به طور عمدی واقعیت را انکار میکنند، کمی به نظر غیرواقعی و مضحک میآید؛ اما واقعیت به تصویر کشیدهشده در سیلو، حس ملموس و قابل قبولی دارد که بیننده را به تفکر وادار میکند.
وال استریت جورنال – امتیاز ۶۰ از ۱۰۰
جان اندرسون در مورد سریال سیلو میگوید:
سیلو با تکیه بر کلیشههای کهنه و آشنا از دنیای پساآخرالزمانی، داستانی را به تصویر میکشد که با درخشش گروه بازیگری خود به طرز قابل توجهی جذابتر میشود. شخصیت اصلی سریال که توسط ربکا فرگوسن به تصویر کشیده شده، یادآور سارا کانر از ترمیناتور ۲ است. با این حال، او دارای شخصیتی قویتر و هدفی پیچیدهتر است. این شخصیت نقش مهمی در سریال دارد و داستان را به جلو میبرد. تیتراژ ابتدایی هر یک از ۱۰ قسمت که در آن، نام شخصیتها به صورت تند و سریع ظاهر و ناپدید میشود، میتواند حس ترس و دلهرهای را به بیننده منتقل کند، چرا که خود شخصیتها به همین سرنوشت دچار میشوند.
همچنین، بسیاری از جنبههای داستانی در سیلو همچنان مبهم و گیج کننده باقی ماندهاند. سؤالاتی نظیر چگونگی شکلگیری سیلو، دلیل موجودیت آن و اینکه در دنیای بیرون چه خبر است، بیننده را به چالش میکشد و او را وادار به تفکر در مورد هر قسمت از داستان میکند.
شاید تماشا کنید » بهترین مینی سریال ها

سخن پایانی
سریال سیلو با دنیای پیچیده و جذاب خود، تماشاگران را درگیر دنیای دیستوپیایی میکند و به بررسی مسائل عمیق انسانی و اجتماعی میپردازد. داستانی که درون سیلو شکل میگیرد، نمادی از تنگناها و چالشهایی است که بشر در مواجهه با حقیقت و آزادی با آنها روبهرو میشود. شخصیتها با عمق روانشناختی و ماجراهای پرتنشی که تجربه میکنند، به ما نشان میدهند که حقیقت همیشه در برابر ما نیست و باید برای دستیابی به حقیقت تلاش کنیم. این سریال، با طراحی بصری خیرهکننده و روایتهای عمیق، بیننده را سرگرم میکند و فرصتی جهت تفکر و تأمل برای تماشاگران فراهم میکند.
در نهایت، سیلو میتواند به عنوان یک آینهای برای جوامع امروز ما عمل کرده و ما را به چالشهای اخلاقی و وجودیمان دعوت کند. اگر به دنبال سریالی هستید که علاوه بر سرگرمی، افکار شما را به چالش بکشد، سیلو انتخابی مناسب خواهد بود که ارزش تماشاکردن را دارد.